آموزش زبان انگلیسی از پایه رایگان (صفر تا صد )

فعل های پرکاربرد انگلیسی با ترجمه فارسی (100تا) : شکل گذشته + مفعولی

در ادامه آموزش رایگان زبان انگلیسی از ابتدا ، در مطلبی جدید با لیستی از فعل های پرکاربرد انگلیسی در خدمت شما هستیم.
یادگیری 100 فعل پرکاربرد انگلیسی برای زبان آموزان مبتدی و پیش متوسط بسیار حیاتی و مهم است. تصور کنید در زبان فارسی فعل “خرید کردن” رو ندانیم! در نتیجه برای انجام کوچکترین امور روزانه به مشکل بر میخوریم. در این مطلب این 100 فعل پرکاربرد و مهم انگلیسی رو همراه با معنی، زمان گذشته ساده و اسم مفعولشان (قسمت سوم فعل) بررسی میکنیم.

اسم مفعول گذشته ساده معنی فارسی فعل ردیف
been were بودن be 1
had had داشتن have 2
done did انجام دادن do 3
said said گفتن say 4
gone went رفتن go 5
got got گرفتن / بدست آوردن get 6
made made درست کردن / ساختن make 7
known knew دانستن / شناختن know 8
thought thought فکر کردن think 9
taken took گرفتن / بر داشتن take 10
seen saw دیدن see 11
come came آمدن come 12
wanted wanted خواستن want 13
looked looked نگاه کردن / بنظر آمدن look 14
used used استفاده کردن use 15
found found پیدا کردن find 16
given gave دادن give 17
told told گفتن tell 18
worked worked کار کردن work 19
called called تماس گرفتن / صدا زدن call 20
tried tried تلاش کردن / امتحان کردن try 21
asked asked پرسیدن / درخواست کردن ask 22
needed needed نیاز داشتن / احتیاج داشتن need 23
felt felt احساس کردن feel 24
become became تبدیل شدن به become 25
left left ترک کردن / رفتن leave 26
put put گذاشتن / قرار دادن put 27
meant meant معنی دادن / منظور داشتن mean 28
kept kept نگه داشتن / ادامه دادن keep 29
let let اجازه دادن let 30
begun began شروع کردن / آغاز شدن begin 31
seemed seemed به نظر رسیدن seem 32
helped helped کمک کردن help 33
talked talked صحبت کردن talk 34
turned turned چرخیدن / چرخاندن turn 35
started started شروع کردن start 36
shown showed نشان دادن show 37
heard heard شنیدن hear 38
played played بازی کردن / نواختن play 39
run ran دویدن run 40
moved moved تکان دادن move 41
liked liked دوست داشتن like 42
lived lived زندگی کردن live 43
believed believed باور کردن / اعتقاد داشتن believe 44
held held نگه داشتن / گرفتن hold 45
brought brought آوردن / موجب شدن bring 46
happened happened اتفاق افتادن happen 47
written wrote نوشتن write 48
provided provided فراهم کردن provide 49
sat sat نشستن sit 50
stood stood ایستادن stand 51
lost lost از دست دادن / باختن lose 52
paid paid پرداخت کردن pay 53
met met ملاقات کردن meet 54
included included شامل بودن include 55
continued continued ادامه دادن continue 56
set set تنظیم کردن / قرار دادن set 57
learnt learnt یاد گرفتن learn 58
changed changed تغییر دادن change 59
led led رهبری کردن / هدایت کردن lead 60
understood understood فهمیدن / درک کردن understand 61
watched watched تماشا کردن watch 62
followed followed دنبال کردن follow 63
stopped stopped متوقف کردن / ایستادن stop 64
created created ساختن create 65
spoken spoke صحبت کردن speak 66
read read خواندن read 67
allowed allowed اجازه دادن allow 68
added added اضافه کردن add 69
spent spent خرج کردن spend 70
grown grew بزرگ شدن / رشد کردن grow 71
opened opened باز کردن open 72
walked walked راه رفتن walk 73
won won بردن / پیروز شدن win 74
offered offered پیشنهاد دادن offer 75
remembered remembered به یاد آوردن remember 76
loved loved عشق داشتن / دوست داشتن love 77
considered considered در نظر گرفتن / سنجیدن consider 78
appeared appeared ظاهر شدن / بنظر رسیدن appear 79
bought bought خریدن buy 80
waited waited صبر کردن wait 81
served served خدمت کردن serve 82
died died مردن die 83
sent sent فرستادن send 84
expected expected توقع داشتن expect 85
built built ساختن build 86
stayed stayed ماندن stay 87
fallen fell سقوط کردن / پایین آمدن fall 88
cut cut بریدن cut 89
reached reached رسیدن به reach 90
killed killed کشتن kill 91
remained remained باقی  ماندن remain 92
suggested suggested پیشنهاد کردن suggest 93
raised raised بالا بردن raise 94
passed passed گذراندن / رد شدن pass 95
sold sold فروختن sell 96
required required لازم داشتن require 97
reported reported گزارش دادن report 98
decided decided تصمیم گرفتن decide 99
pulled pulled کشیدن pull 100

اکثر فعل هایی که در جدول بالا مرور کردیم بیشتر از یک معنی دارند، ولی سعی شده مرسوم ترین و پرکاربردترین معانی بصورت خلاصه ذکر شود. اگر شما هم فعل پر کاربردی سراغ دارید که در این جدول از قلم افتاده حتماً در بخش نظرات این صفحه به اشتراک بگذارید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا