افعال گذرا و ناگذرای انگلیسی
وجه تمایز افعال گذار و ناگذرای انگلیسی در نحوه مواجهه آن ها با object (مفعول) است.
افعال گذرای انگلیسی
افعال گذرا برای اینکه مفهوم کاملی را منتقل کنند حتما به object نیاز دارند.
I carried her bag.
اگر جمله بالا به شکل پایین نوشته شده بود چه می شد؟
I carried.
جمله دوم مفهومی ناکامل را ارائه می دهد که باعث طرح سوال در ذهن شنونده می شود. چه چیزی را برد؟ بنابراین با حذف object فعل carry قادر نیست مفهوم واحدی را منتقل کند. همین امر نشانگر آن است که carry یک فعل گذرا است.
در حقیقت فعل های گذرا بخشی از مفهوم خود را بر مفعول جمله اعمال می کنند و به همین دلیل اگر مفعولی وجود نداشته باشد که این بخش را پذیرا شود معنای جمله از دست می رود. بنابراین یکی از بهترین راه های تشخیص فعل های گذرا بررسی مفهوم آن هاست که ببینید آیا می توانید بدون object معنای واحدی از آن ها به وجود بیاورید یا نه.
در جدول پایین می توانید لیستی از پرکاربردترین افعال گذاری انگلیسی را مشاهده کنید.
show |
owe |
buy |
send |
offer |
bring |
take |
pay |
get |
love |
pass |
cost |
tell |
promise |
leave |
teach |
play |
give |
catch |
refuse |
make |
describe |
throw |
lend |
حالا به مثال های زیر توجه کنید:
I caught a cold.
Please bring me some soup.
She sends me a birthday present every year.
He writes short stories.
He always tells funny anecdotes about his time in college.
افعال ناگذرای انگلیسی
در عوض افعال ناگذاری انگلیسی بدون object می توانند معنای کاملی را منتقل کنند و نیازی به آن ندارند.
She sang.
The sun rose.
افعال ناگذار حتی در حالت امری به تنهایی معنای کاملی را انتقال می دهند.
Run!
بعضی از افعال انگلیسی دو جانبه هستند یعنی هم می توانند گذرا باشند و هم ناگذرا. گاهی حتما به object نیاز دارند و گاهی نیز بدون آن معنای کاملی را انتقال می دهند.
در عوض افعالی که صرفا ناگذرا باشند هرگز نمی توانند به عنوان افعال مجهول در زبان انگلیسی حاضر شوند. مثلا غیرممکن است که فعل rise را مجهول کرد.
در جدول پایین لیستی از افعال همیشه ناگذر انگلیسی را می بینید که شکل مجهول شده ندارند.
swim |
exist |
depend |
fall |
rise |
agree |
live |
stand |
have |
laugh |
sleep |
cry |
smile |
cough |
respond |
arrive |
stay |
happen |
sneeze |
look |
consist |
omit |
wait |
sit |
She smiled at me.
I fell on the ground.
I sneezed.