اصطلاحات ورزشی در زبان انگلیسی: 🤸 ✔️ معرفی 10 اصطلاح
در ادامه سری مقاله های آموزش زبان انگلیسی از پایه، با معرفی تعدادی از اصطلاحات ورزشی که در زندگی روزمره مردم معنایی عام پیدا کرده اند در خدمت شما هستیم.
10 اصطلاحی که در پایین برای شما جمع آوری کرده ایم اصطلاحاتی هستند که از دنیای ورزش وارد مکالمه های مردم عادی شده اند و معنی ثانوی نیز پیدا کرده اند.
-
Drop the ball
این اصطلاح به ورزش هایی اشاره دارد که در آن ها انداختن توپ روی زمین یک خطا به حساب می آید. در معنای عام “انداختن توپ” به زمانی اشاره دارد که فرد با سهل انگاری کردن یا از روی بی توجهی مرتکب اشتباهی می شود.
I know I dropped the ball when I didn’t study hard enough, but I’m going to fix this.
می دانم که وقتی که به اندازه کافی درس نخواندم اشتباه کردم، ولی قصد دارم که این اشتباه را جبران کنم.
-
Strike out
این اصطلاح در بازی بیسبال به معنای زمانی است که فرد سه بار متمادی از ضربه زدن به توپ باز می ماند. این به معنای باختن و شکست بازیکن است. بنابراین زمانی که تلاش فردی برای کاری ناکام می ماند نیز می ماند می توان از آن استفاده کرد.
My boss fired me. That’s it! I struck out one more time.
رئیسم اخراجم کرد. همینه دیگه. یک بار دیگر هم شکست خوردم.
-
Out of someone’s league
در مسابقات بیسبال تیم های شرکت کننده بر اساس عملکرد خود در لیگ های مختلف دسته بندی می شوند. هر چه قدر که توانایی تیم بالاتر باشد در لیگ های بهتری قرار می گیرد. زمانی که می گوییم فردی خارج از لیگ ماست یا ما خارج از لیگ او هستیم یعنی اینکه ما از او بهتریم یا او از ما بهتر است.
I really love that girl, but she’s out of my league. She wouldn’t go out with someone like me.
من واقعا عاشق آن دختر هستم، ولی او سطحش از من خیلی بالاتر است. هیچ وقت با آدمی مثل من وارد رابطه نمی شود.
-
The ball is in your court
در بازی تنیس وقتی که توپ وارد محوطه شما می شود نوبت شماست که به آن ضربه بزنید. از این اصطلاح استفاده می کنیم که چیزی از این به بعد مسئولیت اوست.
I can’t deal with his arrogant and ignorant behavior anymore. The ball is in your court now. Try to deal with him yourself.
دیگر نمی توانم با رفتار گستاخانه و جاهلانه اش سر و کله بزنم. دیگر همه چیز با تو. خودت با او سر و کله بزن.
-
Stay ahead of the game
زمانی که در هر بازی ورزشی کسی با استراتژی همه حرکات حریف را پیش بینی می کند و از قبل برنامه ای برای آن آماده دارد از این اصطلاح استفاده می شود. بنابراین وقتی در هر موقعیت دیگری که رقابت بدنه اصلی آن است فرد آماده رویارویی برای هر چیزی را داشته باشد این اصطلاح کاربردی است. حتی زمانی که فرد سعی می کند جلو جلو کاری را به سرانجام برساند می توان از آن استفاده کرد.
I stayed ahead of the game by volunteering to do more when no one else was willing to do so. Now I’m the first one to get a raise in salary and a promotion at the same time.
وقتی که هیچ کسی تمایل نداشت من داوطلب شدم که بیشتر کار کنم و همین من را از بقیه جلو نگه اشت. حالا من اولین کسی هستم که همزمان ترفیع و افزایش حقوق می گیرم.
-
Meet (one’s) match
زمانی که فردی در مسابقه ای ورزشی با حریفی رو به رو می شود که در حد و اندازه اوست و او را به چالش می اندازد از این اصطلاح استفاده می شود. بنابراین اگر کسی فردی را در یک رقابت به چالش بیندازد گفته می شود که او با حریفی در حد و اندازه خود ملاقات کرده است.
If you think you’re better in writing than I am, then you’re wrong. You’ve just met your match.
اگر فکر می کنی که بهتر از من می نویسی کاملا در اشتباهی. همین الان با حریف سرسخت خودت رو به رو شده ای.
-
Take time out
زمانی که بازیکنان در مسابقه ای کمی وقت استراحت می گیرند و نفسی تازه می کنند از این اصطلاح استفاده می شود. پس اگر فردی زمانی از کاری فاصله بگیرد تا کمی استراحت کند یا به امورات دیگر برسد می توان به سراغ این اصطلاح رفت.
I need to take time out from work to think about what I really want in life.
باید کمی از کار فاصله بگیرم تا به این فکر کنم که واقعا در زندگی چه می خواهم.
-
Throw in the towel
این اصطلاح از دنیای بوکس وارد زندگی روزمره شده است. وقتی بازیکنی بخواهد به شکست اعتراف کند حوله ای را به زمین می اندازد. بنابراین اگر فردی بخواهد تسلیم شود و شکست را در کاری قبول کند می توان از این اصطلاح استفاده کرد.
You can’t throw in the towel just because you don’t want to face him.
فقط چون نمی خواهی با او رو به رو شوی نمی توانی شکست را قبول کنی.
-
Go the distance
این اصطلاح به زمانی اشاره دارد که بازیکنی علارغم همه چیز سعی می کند تا آخر راه برود و مسابقه ای را تمام کند. پس اگر فردی همه وجودش را به چیزی بدهد و سعی کند تا وقتی به اتمام می رسد مقاومت کند می توان از این اصطلاح استفاده کرد.
I’ll go the distance to finish this project.
من تا آخر راه می روم تا این پروژه تمام شود.
-
Be on target
این اصطلاح در بازی دارت به زمانی اشاره دارد که فرد به خوبی هدف گیری کرده باشد و مطمئن باشد که خطایی در کار نخواهد بود. تیر او حتما به هدف می خورد. بنابراین به زمانی اشاره دارد که گفتن چیزی با انجام کاری کاملا به جا و درست باشد یا اینکه فرد قدم در مسیر درستی گذاشته است.
You are still on target with your studies. Please don’t get distracted.
برای درس هایت مسیر درستی را طی کرده ای و خوب پیشرفت داشته ای. لطفا تمرکزت را از دست نده.