آموزش زبان انگلیسی از پایه رایگان (صفر تا صد )

گرامر once در زبان انگلیسی: ✅ جایگاه در جمله ها + مثال های متعدد

در ادامه سری مقاله های آموزش زبان انگلیسی از پایه، با مقاله جدیدی درباره کاربردهای معنایی و گرامر once در خدمت شما هستیم.
کلمه once گاهی بسیار گیج کننده است. نه تنها نقش های گرامری متفاوتی به خود می گیرد، کاربردهای معنایی اش نیز گسترده و متمایز هستند. در این مقاله قصد داریم که این نقش ها و مفهوم ها را برای اینکه برشماریم تا نحوه استفاده از آن برای زبان آموزان راحت تر شود.
در دو نقش گرامری می توان این کلمه را مشاهده کرد:

  • قید : I once loved him, but now I don’t have any feelings for him.
  • حرف ربط: Once I get there, I’ll cook dinner for both of us.

به شکل جداگانه به هر یک از این کاربردها می پردازیم و نکات مربوط به آن ها را توضیح می دهیم:

کاربرد once در نقش قید

در نقش قید سه معنای مختلف برای این کلمه وجود دارد:

  • از این کلمه برای گفتن اینکه چیزی فقط “یک بار” رخ داده است استفاده می کنیم. در چنین شرایطی معمولا آن را در انتهای جمله های انگلیسی قرار می دهیم.

I’ve made pasta only once.

فقط یک بار پاستا درست کرده ام.

I’ve talked to your sister once.

یک بار با خواهرت صحبت کرده ام.

  • زمانی که بخواهیم بگوییم که اتفاقی در هر بازه زمانی خاصی فقط یک بار رخ می دهد از این کلمه استفاده می کنیم. مثلا تصور کنید بخواهیم به این اشاره کنیم که فقط هفته ای یک بار سوپ می خوریم یا اینکه دوستمان را هر چند ماه یک بار می بینیم. ولی خود once به تنهایی این معنی را ندارد بلکه با قرار دادنش در یک ساختار گرامری خاص می توان به چنین معناهایی دست پیدا کرد.

به فرمول های زیر دقت کنید:

Once + a + مدت زمان مفرد

I have soup once a week.

من هر هفته یک بار سوپ می خورم.

Once + every + مدت زمان جمع

I see my friend once every few months.

 من دوستم را هر چند ماه یکبار می بینم.
once

  • معنای سوم و نهایی این کلمه در نقش یک قید زمانی است که از آن برای اشاره به زمانی در گذشته استفاده می کنیم، وقتی که می خواهیم بگوییم “یک وقتی در زمان گذشته”.

I was once a journalist, but I quit because it didn’t pay well.

من یک زمانی خبرنگار بودم، ولی شغلم را ترک کردم چون درآمد خوبی نداشت.
نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که زمانی که از این کلمه در این معنا استفاده می کنید همیشه باید آن را در میانه جمله و در یکی از جایگاه های زیر قرار دهید:
بین فاعل و فعل اصلی:

She once told me that I was the best friend she’d ever had.

یک زمانی بهم گفت که من بهترین دوست او هستم.
بعد از فعل to be:

They were once the best doctors in this town.

آن ها زمانی بهترین دکترهای این شهر بودند.
بین فعل کمکی و فعل اصلی:

She might have once worked as a nurse.

ممکن است که  او زمانی به عنوان پرستار کار کرده باشد.

در نقش حرف ربط

در نقش حرف ربط این کلمه به معنای “بعد از اینکه” و “به محض اینکه” است و دو جمله واره را به یک دیگر متصل می کند.

Once I finish work, we can have a video call the catch up.

بعد از اینکه کارم تمام شود می توانیم تماس تصویری بگیریم و حرف بزنیم.

Once Jordan graduated from college, he moved to New York.

به محض اینکه جوردن از دانشگاه فارغ التحصیل شد به نیویورک نقل مکان کرد.

در اصطلاحات عامیانه

گفتنی است که این کلمه معادل “یکی بود یکی نبود” یا “روزی روزگاری” در قصه های کودکانه انگلیسی اصطلاح once upon a time است.
once upon a time

Once upon a time there lived a beautiful princess in a castle in a land far far way.

روزی روزگاری شاهزاده خانم زیبایی در قلعه ای در سرزمینی دوردست زندگی می کرد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا