آشنایی با اصطلاح ها و واژگان موسیقی در زبان فرانسه🎻🎹
انواع ژانرهای موسیقی
هنگامی که به یک موسیقی گوش میدهید بهتر است ژانر آن را بدانید.مثلا این آهنگ چه حسی را به شما میدهد؟هیجان؟ درام؟ رقص؟
-موسیقی کلاسیک
موسیقی کلاسیک غنای تاریخی و سیطرۀ وسیعی بر نقاط مختلف دنیا داشته و به همین خاطر آن را می توان پایه و اساس ژانرهای موسیقیِ قرن بیستم دانست. تمامی سبک های موسیقی، خواه ناخواه ریشه در فرهنگ جوامع دارند ولی با این وجود باز هم ذیل موسیقی کلاسیک که مادر تمام ژانرهای موسیقی است قرار می گیرند. این سبک دوشادوش موسیقی فولکور یا سنتی، مسیر خود را طی می کند.
-دنس (DANCE)
دنس را می توان آغازگر سبک های جدید موسیقی مثل دیسکو، الکترونیک دنس و دنس پاپ دانست و همانطور که از نامش پیداست هدف آن خلق یک موسیقی شاد و مناسب رقص است.
-الکترونیک (ELECTRONIC)
موسیقی الکترونیک گونه ای موسیقی است که سازهای الکترونیک ساختار اصلی آن را تشکیل می دهند. این موسیقی که اغلب بی کلام اجرا می شود در اوایل تحت سلطۀ افرادی مثل Edgard Varèse and Karlheinz Stockhausen بود و اغلب ترکیبی از کلاژهای مجازی حاوی لوپ ها، سایرن، اسیلاتورها و … بود. اولین آهنگسازی که با ملودی و ریتم یک موسیقی الکترونیک درست کرد رایموند اسکات بود.
-فولک (FOLK)
فولک یک اصطلاح بسیار کلی برای موسیقی به شمار می رود که ریشه در سنت های شفاهی جوامع بشری دارد. این موسیقی در شمار موسیقی سنتی یا به طور دقیق تر، موسیقی فولکور قرار می گیرد که در اوایل قرن بیستم رشد کرد و بعدها در دهۀ ۶۰ به اوج محبوبیت خود رسید. این موسیقی غالباً از دلِ توده های مردمی همچون کارگران، اجتماعات مذهبی و خانواده ها سر درآورده است. در این تعریف مردم به هر گروهی اعم از ملیت ها، قبایل، اقوام، مشاغل، خانواده ها و … یا به موسیقی سنتی مناطق مختلف همچون موسیقی بومیان آمریکا، موسیقی قبیلۀ هیل تریب، موسیقی فولکور کانادایی، ترانه های کار و موسیقی فولک شرق آسیا اطلاق می شود.
در حال حاضر موسیقی فولک به دو دستۀ کلی تقسیم می شود: فولک سنتی و فولک معاصر. فولک سنتی که زیردستۀ موسیقی محلی محسوب می شود انواع مختلفی از آهنگ های محلی را شامل می شود. این سبک را می توان زیربنای اصلی موسیقی فولک دانست. با نگاهی به تاریخچۀ فولک می توان ردپایی از دستکاری ترانه ها و تکامل آهنگ ها را دید که در قالب ریتم هایی مشابه اما در مقیاس های مختلف نواخته شده اند. در اوایل تلاش می شد این سبک را به دو دستۀ روستایی و شهری تقسیم کنند ولی امروز همانطور که می بینیم این رویکرد به صورت گسترده ای رد شده است. در اواسط قرن بیستم، موسیقی فولک معاصر به دسته ای از آهنگ ها اطلاق می شد که ریشه هایی از موسیقی فولک اروپایی و آمریکایی در آن وجود داشت.
-جز (JAZZ)
جز در جوامع آفریقایی-آمریکایی در جنوب ایالات متحده حوالی قرن بیستم ریشه دوانده است. جز متأثر از دیگر سبک های موسیقی همچون بلوز و رگتایم و همچنین تیم های اثرگذار موسیقی همچون نیوئورلئان براس باند که خود آمیخته ای از موسیقی شرق آفریقا و موسیقی ارتش اروپا بود در دهۀ ۱۹۳۰ با ابداع زیرشاخه ای از جز به نام سوئینگ خیلی سریع خودش را به عنوان یک ژانر اثرگذار موسیقی به ثبت رساند. صداهای به کار رفته در جز در قرن اخیر دستخوش تغییرات زیادی شده است ولی کماکان بداهه نوازی المان اصلی آهنگ های جز را تشکیل می دهد.
-پاپ (POP)
موسیقی پاپ بیش از سایر ژانرها تحت تأثیر اقتصاد، تولید و بازاریابی انبوه قرار دارد که اولین تلاش برای همه گیر شدن آن در قرن نوزدهم صورت گرفت. این نخستین بار بود که ترانه سرایان می توانستند بدون سفرهای تبلیغاتی یا حمایت از گروه های موسیقی، درآمد مستقل داشته باشند. اختراع سیلندرهای فونوگرافیک در پایان قرن نوزدهم و مهم تر از آن تکنولوژی دیسک های موسیقی در اوایل دهۀ بیستم، استاندارد آهنگسازی و پتانسیل نشر انبوه آثار موسیقی را یک گام بلند، به جلو راند.
آهنگ های غیرکلاسیک در نیمۀ نخست قرن بیستم عمدتاً موسیقی محبوب (Popular) شناخته می شدند و نه پاپ. با این حال، موسیقی محبوب، از ۱۹۰۰ تا ۱۹۴۰ که مطابق میل مردم آمریکا است غالباً به عنوان موسیقی پاپ سنتی شناخته می شدند. اقتصاد رو به رشد بعد از جنگ جهانی دوم و ظهور دوران راک اند رول دوران جدیدی از مصرف گرایی را بین نوجوانان رقم زد و در همین دوران نیز موج اول سلبریتی های پاپ سر از لاک در آوردند. در بسیاری از منابع، توصیه شده واژۀ پاپ را برای قبل از ۱۹۵۰ اعمال کنیم ولی سال ۱۹۵۰ بود که پاپ به عنوان یک پدیدۀ همه گیر فرهنگی پدیدار شد.
از آنجایی که Pop خلاصه شدۀ Popular است و در برهه های زمانی مختلف موسیقی محبوب تغییر می کند، اطلاق این واژه به سبک مجزایی از موسیقی، کمی ناخوشایند است. به هر حال، اغلب آهنگ های پاپ ویژگی های مشترکی چون جذابیت، ملودی جوان پسند، ترانه های امروزی و دسترسی آسان دارند که مطابق سلیقه عموم افراد، به ویژه جوانان است. ترانه های پاپ معمولاً توسط تیم های بزرگ موسیقی و آهنگسازان حرفه ای ساخته می شوند.
حال اصطلاحات ژانرها را به زبان فرانسه یاد بگیریم.
موسیقی پاپ | la musique pop |
موسیقی محلی | la musique folk، la chanson folk |
موسیقی کلاسیک | la musique classique |
موسیقی جاز | le jaz |
موسیقی محلی (آمریکایی) | la musique countr |
موسیقی مجلسی | la musique de chambre |
موسیقی راک | le roc |
موسیقی رپ | le rap |
کلمات مربوط به ساخت موسیقی به فرانسوی
یک قطعه موسیقی | un morceau de musique |
یک موسیقی دان | un musicien / une musicienne |
یک اثر هنری | une oeuvr |
پایه نت | pupitre |
ملودی | une mélodie |
ریتم | rhythm |
آهنگ | chanson |
یک نُت | une note |
C، D، E، F، G، A، B | do, ré, mi, fa, sol, la, s |
یک ضرب | un temp |
خارج از ضرب | à contretemps |
اجرا کردن یا آواز خواندن در کلید | jouer ou chanter juste |
نواختن یا آواز خواندن خارج از ریتم یا آهنگ | jouer ou chanter faux |
هماهنگ نبودن | être désaccordé |
هماهنگ بودن | être accord |
استعداد موسیقیایی داشتن | avoir de l’oreill |
خواننده | chanteur/chanteuse |
سرودن | compose |
آهنگساز | un / une compositeur / compositrice |
ترتیب و تنظیم اثر | arranger une oeuvr |
اقتباس | un arrangemen |
آلات موسیقی | les instruments |
لیست کلمات مربوط به آواز به زبان فرانسه
تقویت صدا در آواز خواندن یکی از اساسی ترین ویژگی های یک خواننده است زیرا هیچ یک از علاقه مندان به موسیقی دوست ندارد صدای خواننده ای که ناهماهنگ و با لحن بدی است را گوش کند. بنابراین می توان گفت که یکی از مهمترین ویژگی یک خواننده حرفه ای این است که بتواند هنگام آواز خواندن لحن مناسب و خوبی داشته باشد. تقویت صدا در آواز خواندن می تواند به شما در داشتن یک لحن مناسب کمک زیادی کند.
آواز و آهنگ | Le chant et les chansons |
آواز خواندن | chanter |
سوت زدن | siffler |
زمزمه کردن | fredonner |
گروه کر / آواز خوان | choeur, chorale / chorist |
آهنگ | une chanson |
متن آهنگ | les paroles |
تنور | un ténor |
باس (بم) | une basse |
یک باریتون (صدای بین بم و زیر) | un baryton |
صدای آلتو | une haute-contre، une contralto |
سوپرانو | une soprano |
اصطلاحات مربوط به کنسرت در زبان فرانسه.
کنسرت، اجرای موسیقی | un concert |
تک نوازی | un récital |
یک سالن کنسرت | une salle de concert |
موزیکال | une comédie musicale |
رهبری ارکستر | diriger un orchester |
یک تمرین | une répétition |
تمرین کردن | répéter |
یک تکنواز | un / une soliste |
دو نفره، سه نفره | un duo / un trio |
یک رباعی | un quatuor un quartette |
اجرا | jouer |
اجرا کردن | jouer en public |
ساز زدن | jouer un instrument |
اجرا | l’exécution |
همنوازی | un accompagnement |
آلات موسیقی در زبان فرانسه
ابزارهای زهی | Instruments à cordes | |
گیتار | une guitare | |
گیتاریست | un / une guitariste | |
ویولن / کمانچه | un violon | |
ویولونیست | un / une violoniste | |
چنگ | une harpe | |
نوازنده چنگ | un / une harpiste | |
ویولن سل (ویولن بزرگ) | un violoncelle | |
یک ویولن سل | un / une violoncelliste | |
کنترباس | une contrebasse | |
سازهای بادی چوبی | Instruments à vent | |
فلوت، فلوت نواز | une flûte، un / une flûtiste | |
ریکوردر (یک آلت موسیقی) | une flûte à bec | |
ساکسیفون | une / un saxophoniste | |
یک کلارینت، یک کلارینتیست | une clarinette، une / un clarinettiste | |
ابزار برنجی | Cuivres | |
شیپور، نوازنده شیپور | une trompette، une / un trompettiste | |
یک ترومبون، یک ترومبونیست | un trombone، une / un tromboniste | |
شیپور، نوازنده شیپور | un cor، une / un corniste | |
توبا، توبا نواز | un tuba، une joueuse / un joueur de tuba | |
سازهای کوبه ای | Percussions | |
یک طبل | un tambour | |
طبل ها |
|
|
یک طبال (طبل زن) | un batteur | |
نقاره-دهل | les timbales | |
تیمپانی | timbalier | |
سازهای صفحه کلیدی | Instruments à clavier | |
یک پیانو | پیانو | |
یک پیانوی بزرگ | un piano à queue | |
پیانیست | un / une pianiste | |
ساز ارگان | un orgue | |
یک کلید | une touche | |
صفحه کلید موسیقی | un clavier |