لغات مربوط به آشپزی در زبان انگلیسی: 👩🍳 👨🍳 مثال + فایل صوتی
در ادامه سری مقالات آموزش زبان انگلیسی از پایه، در مقاله پیش رو با مبحثی برای معرفی لغات مربوط به آشپزی در زبان انگلیسی در خدمت شما هستیم.
کلماتی که در ادامه برای شما لیست کرده ایم در دسته مهم ترین لغات مربوط به آشپزی در زبان انگلیسی هستند.
لغات مربوط به آشپزی:
Add = اضافه کردن
Add some pepper to your soup to make it tastier.
برای خوشمزه کردن سوپتان کمی به آن فلفل اضافه کنید.
Boil = جوشاندن
Mash = له و خمیر کردن
Boil the potatoes before mashing them.
قبل از له کردن سیب زمینی ها آن ها را بجوشانید.
Cook = آشپزی کردن
I’m cooking dinner right now. It will be ready in a half an hour.
دارم الان شام می پزم. تا نیم ساعت دیگر آماده می شود.
Grate = رنده کردن
Grater = رنده
You’d better grate the carrots before adding it to other vegetables in the soup.
بهتر است که قبل از اضافه کردن هویج به بقیه سبزیجات درون سوپ آن ها را رنده کنی.
Ingredients = مواد استفاده شده
What are the ingredients for this cake?
مواد استفاده شده در این کیک چیست؟
Melt = آب کردن – ذوب کردن
Melt some butter in the pan before adding the vegetables.
قبل از اضافه کردن سبزیجات کمی کره در ماهیتابه آب کن.
Recipe = دستورالعمل
Just stick to the recipe. You don’t need to invent anything new.
بچسب به دستورالعمل. لازم نیست که چیز جدیدی اختراع کنی!
Pinch = مقدار کمی از چیزی
Just add a pinch of salt to the stew.
فقط یک ذره کم نمک به خورش اضافه کن.
Fry = سرخ کردن
Would you like your potatoes fried or boiled?
دوست داری سیب زمینی ات سرخ شده باشد یا جوشیده شده؟
Grill = کباب کردن
I think we’d better grill the fish tonight.
به نظرم بهتر است که امشب ماهی ها را کباب کنیم.
Mix = مخلوط کردن
Mix the milk with some honey. It’s really tasty and soothing.
شیر را با کمی عسل مخلوط کن. خیلی خوشمزه و آرامش بخش است.
Peel = پوست کندن
Don’t you think we should peel the potatoes first?
فکر نمی کنی بهتر باشد اول سیب زمینی ها را پوست کنیم؟
Steam = بخار پز کردن
Steamed vegetables are much healthier than fried ones.
سبزیجات بخارپز شده خوشمزه تر از سبزیجات سرخ شده هستند.