اصطلاحات و کلمات مربوط به فرودگاه در زبان انگلیسی + ✈️ مثال
در ادامه سری مقاله های آموزش زبان انگلیسی از پایه، با مطلب جدیدی برای معرفی کلمه ها و اصطلاحات مرتبط با فرودگاه در زبان انگلیسی در خدمت شما هستیم.
Airline
خط هواپیمایی: شرکت هواپیمایی که تصمیم به سفر با آن می گیرید.
I’m never going to fly with this trashy airline anymore. This was the worst flight ever in my life.
دیگر هیچ وقت با این خط هواپیمایی آشغال سفر نمی کنم. این بدترین تجربه پروازم بود.
Book a ticket
پرواز رزرو کردن
You might as well book our tickets to Hawaii if all you want to do all day is looking at the screen.
اگر می خواهی کل روز به صفحه مانیتور زل بزنی حداقل بلیطمان به هاوایی را نیز رزو کن.
Business class
به قسمتی در جلوی هواپیما گفته می شود که معمولا فضای مناسب تری دارد و تهیه بلیط برای آن گران تر است.
It’s the first time I’m flying in business class. I’m very excited.
اولین بار است که در قسمت درجه یک سفر می کنم. خیلی هیجان زده ام.
Economy class
به قسمتی از هواپیما که تهیه بلیط برای آن ارزان تر در می آید گفته می شود: درجه دو.
I’m trying to save up money, so I just got an economy class ticket.
دارم سعی می کنم که پول ذخیره کنم پس یک بلیط درجه دو خریدم.
Board
سوار هواپیما شدن.
Hurry up! It’s almost time to board the plane!
عجله کن! تقریبا وقت سوار هواپیما شدن فرارسیده.
Boarding time
به زمان سوار شدن مسافران به هواپیما گفته می شود.
Boarding time is at 5.30.
زمان سوار شدن ساعت پنج و نیم است.
Check in
به زمانی گفته می شود که در فرودگاه کارهای اولیه پرواز را انجام و ساک ها و بارها را تحویل می دهید و کارت عبور دریافت می کنید.
We need to check in first.
باید اول چک این کنیم.
Customs
منظور گمرک هواپیما است که وسایل شما برای شناسایی اینکه چیزی خارج از معمول با خود حمل نمی کنید چک می شود.
We had to get through customs at the airport. They checked our entire luggage.
توی فرودگاه مجبور شدیم از گمرک رد شویم. همه بارمان را بررسی کردند.
Delayed
این کلمه به پروازهای به تعویق افتاده اشاره دارد.
Our flight has been delayed for two hours. What should we do now?
پروازمان دو ساعت به تاخیر افتاده. باید الان چه کار کنیم؟
Long-haul flight
به پروازی گفته می شود که مسیری طولانی را بدون هیچ توقفی ادامه می دهد.
This is a long-haul flight from New York to Paris.
این یک پرواز طولانی و بی وقفه از نیویورک به پاریس است.
Stopover = layover
به زمانی گفته می شود که هواپیما در مسیر خود در جایی توقف می کند.
We had a stopover in London before flying to Rome.
قبل از پرواز به رم توقفی در لندن داشتیم.
One-way ticket
بلیط یک طرفه.
I don’t know when I’ll be coming back so I got a one-way ticket.
نمی دانم که کی برمی گردم به همین دلیل یک بلیط یک طرفه گرفتم.