کاربرد حروف تعریف a an the در انگلیسی
کاربرد حروف تعریف a, an وthe در انگلیسی – حتما بخوانید
اسامی همواره با کلماتی همراه هستند که آن ها را معرفی و یا توصیف می کنند. معرف های اسم به طور کلی Determiners نام دارند و حروف تعریف articles زیرمجموعه ی معرفه های اسم می باشد. A, An و the از حروف تعریف انگلیسی هستند که قبل از اسم می آیند. در این مقاله می خواهیم به صورت مفصل و جامع به کاربرد حروف تعریف a, an و the در انگلیسی بپردازیم. این مقاله تمام چیزی است که برای پایان دادن به تمام شبهات خود درمورد حروف تعریف به ان نیاز دارید.
به مثال زیر توجه کنید:
جان می گوید: a sandwich, an apple چون که این اولین بار است که درباره ی آن ها حرف می زند.
جان حالا می گوید the sandwich, the apple چون که کارن می داند منظور او کدام ساندویچ و کدام سیب است. ساندویچ (the sandwich) و سیبی (the apple) که او ناهار خورده بود.
A و an را در مثال های زیر مقایسه کنید:
- A man and a woman were sitting opposite me. The man was American but I think the woman was British.
- When we were on holiday, we stayed at a hotel. Sometimes we had our evening meal at the hotel and sometimes we went to a restaurant.
با توجه به مثال های بالا اکنون واضح است که اگر چیز به خصوصی را مدنظر داشته باشیم از the استفاده می کنیم.
A, An و the را مقایسه کنید:
- Tom sat down on a chair.
تام بر روی یک صندلی نشست. (شاید یکی از چند صندلی موجود در اتاق)
- Tom sat down on the chair nearest the door.
تام بر روی نزدیک ترین صندلی به در نشست. (یک صندلی مخصوص)
- Ann is looking for a job.
ان دنبال کار می گردد. (نه یک شغل مخصوص)
- Did Ann get the job she applied for?
آیا ان توانست کاری را که دنبالش می گشت، پیدا کند؟ (یک شغل مخصوص که دنبالش می گشت.)
- Have you got a car?
ماشین داری؟ (منظور یک اتومبیل به خصوص نیست.)
- I cleaned the car yesterday.
دیروز ماشین را تمیز کردم. (منظور گوینده ماشین خودش است.)
اگر از موقعیت یا فضای گفت و گو چیزی معلوم باشد برای آن the به کار می بریم. مثلا در یک اتاق درباره ی the floor, the light, the ceiling, the carpet, etc. حرف می زنیم:
- Can you turn off the light, please?
میشه لطفا چراغ رو خاموش کنی؟ (منظورمان چراغ داخل این اتاق است.)
- I took a taxi to the station.
من برای رفتن به ایستگاه یک تاکسی گرفتم. (ایستگاه آن شهر)
- I’d like to speak to the manager, please.
می خواهم با مدیر فروشگاه صحبت کنم لطفا. (مدیر این فروشگاه)
به همین ترتیب می گوییم:
The post office
The bank
- I must go to the bank to get some money and then I’m going to the post office to get some stamps.
(گوینده معمولا بانک یا اداره پست مخصوصی را در نظر دارد.)
و نیز:
The doctor
The dentist
- Carol isn’t very well. She’s gone to the doctor.
- I hate going to the dentist.
در جملات زیر A را مقایسه کنید:
- Is there a bank near here?
- My sister is a dentist.
The را فراموش نکنید:
- Susan works in the city center. (in city center)
- My brother is in the army. (in army)
برای عبارات زیر همیشه از a/an استفاده می کنیم:
Once a week
Three times a day
£ 1.20 a Kilo, etc.
- ‘How often do you go to the cinema’ ‘About once a month’
- ‘How much are those potatoes?’ ‘£20 a Kilo’
- She works eight hours a day, six days a week.
چه زمانی از a, an استفاده میکنیم؟ (a/an با اسم های قابل شمارش و غیر قابل شمارش)
اسامی قابل شمارش یا جمع هستند و یا مفرد:
A dog – dogs
A child – some children
An umbrella – two umbrellas
قبل از اسامی قابل شمارش مفرد از a/an استفاده می کنیم:
- Goodbye! Have a nice evening.
- Do you need an umbrella?
نمی توان اسم های قابل شمارش مفرد را به تنهایی (بدون my, the, a, an, …) به کار برد:
- She wears a hat. (She never wears hat)
- Be careful of the dog. (Be careful of dog)
- What a beautiful day!
- I’ve got a headache.
برای اینکه بگوییم چیزی یا چه کسی از چه نوعی است a/an به کار می بریم:
- A dog is an animal.
- I’m an optimist.
- Tim’s father is a doctor.
- Are you a good driver?
- Jill is a really nice person.
- What a lovely dress!
وقتی درمورد ویژگی های افراد صحبت می کنیم از a یا an و نه از the استفاده می کنیم:
- A long nose
- A nice face
- A strong heart
- Jack has got a long nose. (the long nose)
در این نوع جمله ها اسامی جمع را به تنهایی(نه با some) به کار می بریم:
- Dogs are animals.
- Most of my friends are students.
- Jill’s parents are really nice people.
- What awful shoes!
- Jack has got blue eyes.
برای معرفی شغل کسی، a/an را نباید فراموش کرد:
- Sandra is a nurse. (Sandra is nurse)
- Would you like to be an English teacher? (like to be English teacher)
کاربرد the درزبان انگلیسی
اگر از چیزی فقط یک نوع وجود داشته باشد برای آن the به کار می بریم:
- What is the longest river in the world?
- The earth goes round the sun and the moon goes round the earth.
- I’m going away at the end of this month.
The برای موارد زیر فراموش نشود:
Paris is the capital of France. (Paris is capital of France)
برای نام بردن از یک مجموعه و یا اینکه بگوییم چیز خاصی متعلق به یک مجموعه است از a, an استفاده می کنیم. در مثال های زیر a و the را مقایسه کنید:
- The sun is a star. (= one of many stars)
- The hotel we stayed at was a very nice hotel.
در هنگام صحبت درباره ی طبیعت می گوییم:
the sky the sea the ground the country the environment
- We looked up at all the stars in the sky. (in sky)
- Would you rather live in a town or in the country?
- We must do more to protect the environment.
اگر منظور ما از space فضای جهان باشد از the استفاده نمی کنیم:
- There are millions of stars in space. (in the space)
- I tried to park my car but the space was too small.
قبل از same از the (the same) استفاده می کنیم:
- Your pullover is the same color as mine. (is same color)
- These two photographs are the same. (are same)
کاربرد the برای سینما، تئاتر، رادیو و تلویزیون
(go to) the cinema, the theatre
I often go to the cinema but I haven’t been to the theatre for ages.
وقتی می گوییم the cinema, the theatre لزوما یک سینما یا تئاتر خاص در نظر نداریم.
معمولا می گوییم the radio ولی برای تلوزیون از the استفاده نمی کنیم:
- I often listen to the radio.
- We heard the news on the radio.
- I often watch television.
- We watched the news on television.
چه زمانی از the استفاده نمی کنیم؟
The را معمولا با وعده های غذایی به کار نمی بریم. اما اگر قبل از آن ها صفت باشد از a یا an استفاده می کنیم:
- What did you have for breakfast?
- We had lunch in a very nice restaurant.
- What time is dinner?
- We had a very nice lunch. (We had very nice lunch)
قبل از عدد + اسم از the استفاده نمی کنیم:
- Our train leaves from Platform 5. (the Platform 5)
- Have you got these shoes in size 43? (the size 43)
- (in a hotel) Room 126
- (of a book) page 29
- (of a book) Section A
کاربرد the در کنار اسامی مکان ها
The school یا school ؟
به موقعیت زیر دقت کنید:
آلیسون ده ساله است. او هرروز به مدرسه می رود (to school).
او اکنون در مدرسه (at school) است. مدرسه ساعت 9 شروع و ساعت 3 تعطیل می شود.
امروز مادر آلیسون می خواهد با معلم دخترش صحبت کند. پس او به مدرسه (the school) می رود تا او را ببیند.
او در حال حاضر در مدرسه (at the school) است.
مادر آلیسون دانش آموز نیست به قصد درس خواندن به مدرسه نمی رود. پس برای او نباید گفت at school یا to school. او برای دیدم معلم دخترش به مدرسه رفته است. پس مدرسه خاصی در نظر داریم (مدرسه ی آلیسون) و the به کار می بریم.
می گوییم کودکی به مدرسه (to school) می رود و یا در مدرسه (at school) است. وقتی شخص به عنوان یک دانش آموز در یک مدرسه درس می خواند، حتما لازم نیست مدرسه ی خاصی در نظر داشته باشیم. ما به مدرسه به طور کلی فکی می کنیم.
برای کاربرد the با نام مکان های مختلف به همین منوال با واژه هایی چون prison, church, hospital, etc. رفتار می کنیم. زمانی که به طور کلی از اینگونه اماکن صحبت می کنیم و یا کاربرد آن ها را مطرح می کنیم the به کار نمی بریم:
- Ken’s brother is in prison for robbery.
- Ken went to the prison to visit his brother.
- Jack had an accident last week. He was taken to hospital. He’s still in hospital now.
- Jill has gone to the hospital to visit Jack. She is at the hospital now.
- When I leave school, I want to go to university.
- Excuse me, where is the university, please?
- Kelly goes to church every Sunday.
- The workmen went to the church to repair the roof.
درمورد بیشتر مکان ها به the احتیاج نیست. مانند: the bank, the cinema, the station
- It’s time to go to bed now.
- I sat down on the bed. (یک تخت خواب مخصوص)
- This morning I had breakfast in bed.
- Ann didn’t go to work yesterday.
- It’s late. Let’s go home.
- What time do you usually finish work?
- Will you be at home tomorrow afternoon?
کاربرد the درمورد موارد خاص و کلی
اگر درباره ی چیزها و یا آدم ها به طور کلی صحبت کنیم، the به کار نمی بریم:
- I’m afraid of dogs.
- Doctors are paid more than teachers
- Do you collect stamps?
- Crime is a problem in most big cities.
- Life has changed a lot in the last 30 years.
- Do you often listen to classical music?
- Do you like Chinese food / French cheese / Swiss chocolate?
- My favorite sport is football / skiing / athletics.
- My favorite subject at school was history / physics / English.
- Most people / most books / most cars, etc.
اگر چیز ها و یا آدم های ویژه ای مورد نظر باشند the به کار می بریم:
به جدول زیر دقت کنید تا بیشتر متوجه تفاوت چیزهای به خصوص و کلی بشوید:
چیز ها و یا افراد ویژه (از the استفاده می شود) | چیز ها و یا افراد به طور کلی (بدون the) |
We took the children to the zoo. | Children learn a lot from playing. |
The film wasn’t very good but I liked the music. | I often listen to music. |
All the cars in this car park belong to people who work here. | All cars have wheels. |
Can you pass the sugar, please? | Sugar isn’t very good for you. |
Do the English people you know work hard? | Do English people work hard? |
I like the people I work with. | I like working with people. |
Did you like the coffee we had after our meal last night? | Do you like strong black coffee? |
کاربرد the قبل از اسم
گاهی اوقات منظور ما از the به معنی یک چیز به خصوص نیست. بلکه در این حالت فقط می خواهیم مشخص کنیم که منظور ما آن چیز کلی است و نه چیز دیگر. جمله های زیر را بخوانید:
- The giraffe is the tallest of all animals.
- The bicycle is an excellent means of transport.
- When was the telephone invented?
- The dollar is the currency of the United States.
به همین ترتیب the را برای ساز های موسیقی به کار می بریم:
Can you play the guitar?
The piano is my favorite instrument.
کاربرد the + صفت
The را همراه با صفت (بدون اسم) برای گفت و گو درباره ی گروه های افراد به ویژه قشرهای زیر به کار می بریم:
- The young
- The old
- The elderly
- The rich
- The poor
- The unemployed
- The homeless
- The sick
- The disabled
- The injured
- The dead